سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم از خدایى بترسید که اگر گفتید مى‏شنود و اگر در دل نهفتید مى‏داند . و بر مرگى پیشى گیرید که اگر از آن گریختید به شما مى‏رسد ، و اگر ایستادید شما را مى‏گیرد ، و اگر فراموشش کردید شما را به یاد مى‏آرد . [نهج البلاغه]
امروز: جمعه 103 فروردین 10

 


شخصی ادعای پیغمبری میکرد، رفقا بهش میگن: بابا همینجوری که نمیشه! باید بری چهل روز بشینی تو غار، تا از خدا برات وحی برسه. خلاصه میره.
دو روز بعد با دست و پای شکسته و خونین برمیگرده!  رفیقاش میپرسن: چی شده؟! شخص مدعی میگه: من رفتم تو غار، یهو جبرئیل با قطار اومد!
------------------------------

 

یک گزارشگر که در زمان طالبان اوضاع زنان در افغانستان رو دیده بود ، بعد از رفتن طالبان از اون کشور دیدن کرد و از تغییرات اجتماعی که می‏دید شگفت زده شد. او قبلاً دیده بود که مردان جلوتر راه می‏رفتند و زنان چند متر پشت سر اونها راه می‏رفتند، در حالی که می‏ دید پس از جنگ زنان چند متر جلو‏تر از مردان راه می‏رفتند. از یک نفر دلیل این تغییر رو پرسید. او گفت: علت این است که در مدت جنگ تمام کشور رو طالبان مین ‏گذاری کردند.
------------------------------

 

مدتی پس از مرگ استالین برژنف داشت در نشست عمومی حزب کمونیست علیه سیاستهای استالین حرف می‏زد.یک دفعه از انتهای سالن صدایی گفت: اون موقع تو کجا بودی که جرأت نداشتی این حرفا رو بزنی؟
برژنف به طرف صدا برگشت و پرسید: کی بود؟
کسی جواب نداد.
باز هم پرسید: کی بود؟
باز هم کسی جرأت نکرد جواب بده.
برژنف گفت: اون موقع من همون جایی نشسته بودم که تو الآن نشستی.
------------------------------

 

سه نفر به جزیره آدم‌خوارها رفتند. آدمخوارها آنها را گرفتند و در دیگ آب جوش انداختند. کمی بعد در اولین دیگ را برداشتند دیدند اولی از ترس مرده. در دیگ دومی را برداشتند دیدند از ترس بیهوش شده. در دیگ سوم را برداشتند، آخوندی که توی دیگ بود، در حالی که بدنش را مالش می‌‌داد سئوال کرد: ببخشید روشور دارید؟


 نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در جمعه 86/12/3 و ساعت 1:16 عصر | نظرات دیگران()
لطیفه های از آب گذشته!!!

 در اتوبوس
اتوبوس طبق معمول خیلی شلوغ بود. مسافری عصبانی به آقای چاقی که پهلویش ایستاده بود، گفت آقا! ممکن است هل ندهید!
مرد چاق با اوقات تلخی گفت: هل نمی دهم، دارم نفس می کشم.


در استخر
فیلی در استخری شنا می کرد. مورچه ای سر رسید
و گفت: بیا بیرون کارت دارم.
فیل از استخر بیرون آمد. مورچه نگاهی به فیل انداخت و گفت: برو توی آب. فقط می خواستم ببینم اشتباهی مایوی من را نپوشیده باشی.


چشم نخوردن
جلال:  سعید، چرا معلم شما این قدر به تخته سیاه می زند؟
سعید: خوب معلوم است! برای این که ما دانش آموزان چشم نخوریم!


عینک دودی


روزی مردی با عینک دودی کنار دریا می رود و می گوید:    چقدر نوشابه سیاه!


 نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در جمعه 86/12/3 و ساعت 1:15 عصر | نظرات دیگران()

ماجرای طنز


 

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسر عزیزم

موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه  !!

نظرت چیه ؟


 نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در جمعه 86/12/3 و ساعت 1:14 عصر | نظرات دیگران()

جوک



 



      به معتادی گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه می کشی؟ چلا شیشه می شکنی؟ چلا هف نمی زنی ؟ چلا هشتی ناراحت؟



      اصغرآقا اواخر عمرش به زنش گفت : خانم جان بعد از رفتن من به من خیانت نکنی که استخوانهام تو گور بلرزه ! زنش هم گفت چشم. مدتی بعد مرد به خواب زنش آمد و گفت : تو اون دنیا به من می گن اصغر ویبره!



     غضنفر رفت مغازه وگفت ببخشید شما از اون کارت پستال ها دارید که نوشته : عزیزم تو تنها عشق من هستی؟ مغازه دار گفت بله داریم. غضنفر گفت پس 16 تا از اون کارتها رو محبت کنید!



      پسری از سربازی برای پدرش این طور تلگراف زد : " من کاظم پول لازم " پدرش هم در جواب گفت : " من تراب وضع خراب !"


 


              غضنفر ماه رمضان زولوبیا گرفته بود و گذاشت رو طاقچه و بعد مشغول نماز شد. یه دفعه متوجه شد پسرش سراغ زولوبیاها رفته. موقع قنوت گفت : ربنا آتنا فی الدنیا الحسنه ... کسی به زولوبیا دست نزنه!   


 


 مردی بدهی و قرض زیاد داشت رفت ماشین مدل بالا خرید! زنش پرسید : آخه مرد با این وضعی که ما داریم چه وقت ماشین مدل بالا خریدن بود؟ مرد گفت : ماشینو خریدم تا سریع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم!!!


             یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو می خوای چه کار؟ تو هفت  هزار هم زیادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو می خوای چی کار؟ دوهزار کافیه ؟ بیا این هزار تومنو بگیر.بچه می شماره می بینه پانصدتومنه!!!


                 ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت ، زن خود را دید. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش.


 نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در جمعه 86/12/3 و ساعت 1:14 عصر | نظرات دیگران()


 
عشق کنار هم ایستادن زیر باران نیست...!!! عشق این است که یکی برای دیگری چتر شود و دیگری هرگز نفهمد چرا
خیس نشد

*.*.*.*.*.*

بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه بر مویت زنم ترسم که
تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است

*.*.*.*.*.*

زمان طولانی میشه واسه اونایی که غصه دارن . کوتاه میشه واسه اونایی که شادن .دیر میگذره برای اونایی که منتظرن .زود میگذره برای اونایی که عجله دارن. اما ...... اما ابدی میشه برای اونایی که عاشقن

*.*.*.*.*.*

هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه
ولی من حداقل می تونم بهش یاد بدم که وقتی شکست با لبه های تیزش دست اونی که شکسته رو نبره

*.*.*.*.*.*

اگه تورو خواستن اشتباهه ... اگه باتوبودن اشتباهه

...اگه عاشق توبودن اشتباهه ... اگه واسه تومردن اشتباهه

پس توبهترین و قشنگترین اشتباه زندگی من هستی

*.*.*.*.*.*

کاش خداوند سه چیز را نمی افرید ؟(غرور) (دروغ) (عشق) تا انسان مجبور نباشد از روی غرور به عشق دروغ بگوید

*.*.*.*.*.*
 
آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم

آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم

... و بعد ...

برای آنچه از دست رفته آه میکشیم

*.*.*.*.*.*
 
صدایم در برابر صدایت بی صداست، چشمانم در برابر چشمانتنابیناست، خنده هایم در کنار خنده هایت خالیست، پس بدان بی تو هیچم، تنهایم نگذار تا با تو هم آواز شوم
 
*.*.*.*.*.*
 
اگر می دانستی چه قدر دوستت دارم هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من
 
*.*.*.*.*.*

تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست .. . تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
 
*.*.*.*.*.*


 نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در جمعه 86/12/3 و ساعت 11:4 صبح | نظرات دیگران()


 
عشق کنار هم ایستادن زیر باران نیست...!!! عشق این است که یکی برای دیگری چتر شود و دیگری هرگز نفهمد چرا
خیس نشد

*.*.*.*.*.*

بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه بر مویت زنم ترسم که
تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است

*.*.*.*.*.*

زمان طولانی میشه واسه اونایی که غصه دارن . کوتاه میشه واسه اونایی که شادن .دیر میگذره برای اونایی که منتظرن .زود میگذره برای اونایی که عجله دارن. اما ...... اما ابدی میشه برای اونایی که عاشقن

*.*.*.*.*.*

هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه
ولی من حداقل می تونم بهش یاد بدم که وقتی شکست با لبه های تیزش دست اونی که شکسته رو نبره

*.*.*.*.*.*

اگه تورو خواستن اشتباهه ... اگه باتوبودن اشتباهه

...اگه عاشق توبودن اشتباهه ... اگه واسه تومردن اشتباهه

پس توبهترین و قشنگترین اشتباه زندگی من هستی

*.*.*.*.*.*

کاش خداوند سه چیز را نمی افرید ؟(غرور) (دروغ) (عشق) تا انسان مجبور نباشد از روی غرور به عشق دروغ بگوید

*.*.*.*.*.*
 
آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم

آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم

... و بعد ...

برای آنچه از دست رفته آه میکشیم

*.*.*.*.*.*
 
صدایم در برابر صدایت بی صداست، چشمانم در برابر چشمانتنابیناست، خنده هایم در کنار خنده هایت خالیست، پس بدان بی تو هیچم، تنهایم نگذار تا با تو هم آواز شوم
 
*.*.*.*.*.*
 
اگر می دانستی چه قدر دوستت دارم هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من
 
*.*.*.*.*.*

تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست .. . تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
 
*.*.*.*.*.*


 نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در جمعه 86/12/3 و ساعت 11:4 صبح | نظرات دیگران()


 
عشق کنار هم ایستادن زیر باران نیست...!!! عشق این است که یکی برای دیگری چتر شود و دیگری هرگز نفهمد چرا
خیس نشد

*.*.*.*.*.*

بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه بر مویت زنم ترسم که
تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است

*.*.*.*.*.*

زمان طولانی میشه واسه اونایی که غصه دارن . کوتاه میشه واسه اونایی که شادن .دیر میگذره برای اونایی که منتظرن .زود میگذره برای اونایی که عجله دارن. اما ...... اما ابدی میشه برای اونایی که عاشقن

*.*.*.*.*.*

هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه
ولی من حداقل می تونم بهش یاد بدم که وقتی شکست با لبه های تیزش دست اونی که شکسته رو نبره

*.*.*.*.*.*

اگه تورو خواستن اشتباهه ... اگه باتوبودن اشتباهه

...اگه عاشق توبودن اشتباهه ... اگه واسه تومردن اشتباهه

پس توبهترین و قشنگترین اشتباه زندگی من هستی

*.*.*.*.*.*

کاش خداوند سه چیز را نمی افرید ؟(غرور) (دروغ) (عشق) تا انسان مجبور نباشد از روی غرور به عشق دروغ بگوید

*.*.*.*.*.*
 
آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم

آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم

... و بعد ...

برای آنچه از دست رفته آه میکشیم

*.*.*.*.*.*
 
صدایم در برابر صدایت بی صداست، چشمانم در برابر چشمانتنابیناست، خنده هایم در کنار خنده هایت خالیست، پس بدان بی تو هیچم، تنهایم نگذار تا با تو هم آواز شوم
 
*.*.*.*.*.*
 
اگر می دانستی چه قدر دوستت دارم هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من
 
*.*.*.*.*.*

تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست .. . تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
 
*.*.*.*.*.*


 نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در جمعه 86/12/3 و ساعت 11:4 صبح | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تقویم سال 1387 برای گوشی
نرم افزار موبایل همراه بانک ملت
آموزس کامپیوتر (1)
کلیپ سرکار گذاشتن خفن گوسفندان!
عکس طنز باهال
اطلاعتی از هر نوع گوشی
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا